کوران انتخابات است و شور و نشاط رقابت، هر روز پرحرارتتر از گذشته، انتخاباتی گرم و مشارکتی آگاهانه را نوید میدهد. روندی که نهایتا به تحکیم بیشتر نظام و یأس افزونتر مخالفان آن خواهد انجامید ؛ نتیجه هر چه که باشد.
اما این شور و حال در هر صورت تمام خواهد شد و در نهایت یک نفر و نه بیشتر براساس رای مردم، «مسوولیت» و نه «قدرت» ریاست جمهوری را بر دوش خواهد کشید. آیا ماجرا به همین جا ختم میشود یا پس از امروز فردایی هست؟ پس وای اگر از پس امروز بود فردایی!
روز گذشته در مراسم «همایش دوم خرداد» که در حمایت یکی از کاندیداها برگزار شد، همه نوع اهانتی به رئیسجمهور فعلی کشور شد.
«دولت مردم فریب» ، «دیکتاتور» ، «آدم کوچولو» و «عامل تحقیر ملت» از جمله تعابیری بود که یا در سخنان سخنرانان این مراسم یا در شعار حاضران با سوت و کف و خنده، نثار احمدینژاد شد ؛ رئیس جمهوری که حداقل تا 12 مرداد مسوولیتش رسما ادامه دارد و در صورت پیروزی، 4 سال دیگر تمدید خواهد شد.
نکته مهم اینکه، سخنران اصلی این مراسم، حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی بود، همانکه حامیانش او را «سیاستمداری اخلاقی» میدانند و پس از انصرافش از نامزدی، بعضی گفتند: «خاتمی اخلاق را به جامعه بازگرداند.»
و همو که در سفر انتخاباتیاش در شیراز، جایگاه اخلاق را در جمهوری اسلامی در خطر دانست و گفت: «اگر اخلاق در میان مسوولان و حاکمان جامعه تضعیف شود، به جامعه تسری میکند و جامعه مدنی در کنار جامعه اخلاقی معنا پیدا میکند.»
و چه زیبا «اخلاق» در این همایش و صدها سخنرانی و همایش و میتینگ و نطق انتخاباتی دیگر که این روزها برگزار میشود، رعایت شده و میشود!
خاتمی گاهی آنقدر اخلاقی بوده است که مرگ را برای دشمنان این نظام و این ملت هم بر نمیتابید و شعار «زندهباد مخالف من» میداد، ولی عجیب اینکه او در سخنان دیروزش، نه تذکری درباره بیاخلاقیها داد و نه واکنشی نسبت به آنها نشان داد.
براستی این همه توهین و مخالفت و همنوا شدن با بیگانگان علیه «منتخب قانونی ملت» چه توجیهی دارد؟
این نوشتار درپی دفاع از احمدینژاد به عنوان یک کاندیدای ریاست جمهوری نیست؛ دفاعی است از جایگاه حقوقی رئیسجمهور فعلی کشورمان. اعتراض من به نامزدهای دیگر هم به عنوان رقبا نیست؛ اعتراضم به رفتاری زشت و بیاخلاقی مفرط است. امری که شیوعش، دامن همه را خواهد گرفت و اصلاحش، بسیار دشوار خواهد بود. این رفتار، به فرهنگ عمومی جامعه آسیب میرساند و مرزهای اخلاق را منهدم میکند.
تلاش کنیم پس از فرونشستن گردوغبار و بازگشت آرامش و بیدار شدن دوباره وجدانها و مهمتر از همه فردایی که خیلی زود خواهد رسید، «شرمنده» و «سرافکنده» نباشیم و بکوشیم برای ساختن بنایی نو، بناهای با ارزشتر را ویران نسازیم.
[ 88/3/4 ] [ 11:46 صبح ]